عطنا- این روزها از تریبونهای رسمی و صحبت برخی کارشناسان صدای بحران جمعیت بهگوش میرسد، کاهش ازدواج، کاهش فرزندآوری و کلی شاخصهای جمعیتی دیگر ردیف میشوند تا این بحران رنگ آمار و ارقام به خود بگیرد. مطابق آمارها، امید به زندگی در ایران از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵ از حدود ۴۰سال به بیش از ۷۵سال افزایش پیدا کرده و میزان باروری کل از حدود هفت به دو فرزند و کمتر از آن کاهش یافته و روشن است که این روندهای جمعیتی، نسبت مهمی با خانواده در دوران معاصر دارد. گذار از خانواده گسترده به خانواده هستهای طی دهههای اخیر درحال پیشروی است. تغییر الگوهای ازدواج، طلاق و زندگی مشترک، افزایش سطح تحصیلات بهویژه در میان نسل جوان و زنان و روند مهاجرت از روستا به شهرها و از شهرهای کوچک به کلانشهرها همچنان تداوم دارد. اما همزمان برخی کارشناسان معتقدند که ایران وارد فاز بحران جمعیتی نشده است و درحالحاضر در زمان طلایی برای جلوگیری از ورود به این بحران و رسیدن به پیری جمعیت است اما واقعیت این است که در آینده نزدیک با تعداد بسیاری از سالمندان روبهرو خواهیم شد که باید زیرساختها و بسترهای لازم برای آن زمان فراهم شود.
مطابق بررسیها به محدوده سنی ۱۵ تا ۶۴سال پنجره جمعیتی میگویند، اقتصاددانان از اصطلاح فرصت جمعیتی استفاده میکنند، گاهی هم از فرصت طلایی جمعیت برای آن استفاده میشود. وقتی دوسوم جمعیت هر کشوری بین ۱۵ تا ۶۴سال باشند، آن جمعیت وارد پنجره میشود ولی الزاما پنجره به فرصت تبدیل نمیشود؛ زمانی پنجره جمعیتی معنی فرصت پیدا میکند که این گروه جمعیتی در اشتغال تام بوده و بهرهوری بالایی داشته باشند؛ طوریکه بتوانند اقتصاد جامعه را رشد بدهند. مدیریت وضعیت اقتصادی و کاهش مشکلات معیشتی را میتوان پیشران اصلی برای افزایش منطقی رشد جمعیت به حساب آورد. پژوهشهای موجود نشان میدهد که نگرانی از آینده، مشکلات اقتصادی، درآمد ناکافی، نبود اشتغال مناسب، بالا بودن هزینه مسکن، تغییر الگوی زندگی، تلاش بانوان برای استقلال اقتصادی، تقدم یافتن اشتغال بر فرزندآوری، هزینههای بالای زندگی و درمجموع رشد اندک یا رکود اقتصادی مهمترین علل کاهش تمایل ازدواج و فرزندآوری است. حالا با این اوصاف ممکن است کشور از پنجره جمعیتی خارج شده و درنتیجه بحران پیری را در ادامه داشته باشیم.
طی سالهای اخیر، سیاستهای مختلفی در راستای افزایش جمعیت کشور تدوین شده است که میتوان به سیاستهای جمعیتی مقاممعظمرهبری و قانون جامع جمعیت و تعالی خانواده اشاره کرد. در سیاست جمعیتی جدید، ارائه تسهیلات و مشوقهای مختلف براساس قانون مصوب مجلس در ماههای اخیر آغاز شده است. اختصاص زمین به خانوادهها با تولد فرزند سوم و اختصاص و فروش خودرو به قیمت کارخانه به مادران دارای فرزند سوم ازجمله این مشوقهاست؛ البته تسهیلات دیگری در قانون جدید پیشبینی شده که هنوز به اجرا درنیامدهاند. حمایت از تشکیل خانواده و افزایش جمعیت در وضعیت کنونی را میتوان اقدامی راهبردی و دربرگیرنده مصالح درازمدت کشور تلقی کرد؛ امری که البته طی دهههای گذشته با رویکردهای متفاوتی دنبال شده است. اما چرا هنوز این اقدامات به نتیجه نرسیدهاند.
زیرساخت افزایش جمعیت باید مهیا باشد
احمد دراهکی، استادیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبایی دراینباره میگوید: در سیاستهای جمعیتی و افزایش جوانی به موارد کاربردی توجه شده اما هر قانون و سیاستی، مستلزم فراهم بودن زیرساختهای لازم آن است؛ به همین دلیل اگرچه سیاستهای افزایش جمعیت، کارشناسی تدوین شده اما زیرساختهای اجرای آن در کشور فراهم نیست؛ بهعنوان نمونه، بالا بودن قیمت مسکن، تورم، افزایش قیمتهای کالاهای اساسی از عواملی هستند که در کاهش میزان فرزندآوری خانوادهها و کمرنگ شدن سیاستهای افزایش جمعیت نقش دارند.
او اضافه میکند: یکی از مهمترین نکتههای مثبت سیاستهای افزایش جمعیت در کشور، بحث جوانان و ازدواج آنان است اما اینکه چه میزان سیاستهای وضعشده اجرا میشود، مهم است؛ درواقع نقدی به سیاستهای افزایش جمعیت نیست؛ زیرا این سیاستها بهخوبی تدوین و تمام جوانب امر در آن لحاظ شده، نقد اصلی در شیوه اجرای آنهاست.
این جمعیتشناس ادامه میدهد: کارایی سیاستهای جمعیتی زمانی آشکار میشود که در زندگی مردم حس شود و مردم اثرات آن را در زندگی خود ببینند. یکی از مهمترین ویژگیهای سیاستهای جمعیتی آن است که باید محسوس و ملموس باشد؛ اینکه از سیاستهای جمعیتی صحبت کنیم ولی مردم آنها را نبینند یا در زندگی احساس نکنند، کارا نیست. او میگوید: سیاستگذاری در هیچ دورهای بهاندازه دورهای که پنجره جمعیتی باز است حساس، لازم و در صورت موفقیت موثر نخواهد بود. جوامعی که از این فرصت استفاده نکنند با چالشهای متعددی در زمان حال و آینده مواجه خواهند بود. توجه به این نکته ضروری است که پنجره جمعیتی خودبهخود عمل نمیکند، بلکه نیازمند بسترسازی و سیاستگذاری است. اینجاست که اهمیت سیاستگذاریهای جمعیت و حسابشده بودن آنها مشخص میشود؛ بنابراین جمعیت نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزیهای کوتاهمدت و درازمدت است که هر دو از اهمیت فزایندهای برخوردار هستند.
شرایط سخت فرزندآوری
دراهکی اضافه میکند: بهرغم تغییر گفتمانی کنترل جمعیت به افزایش فرزندآوری بهدلیل نبود مدیریت هماهنگ و کافی نبودن بسترهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی لازم، اجرای سیاستهای جمعیتی بهکندی صورت گرفته و فرایند دستیابی به اهداف سیاستهای جمعیتی بهکندی پیش میرود. این در حالی است که بهسرعت فرصتها و زمان خود را از دست میدهیم.
او اظهار میکند: سیاستهای کلی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که در راستای بهبود شرایط جامعه و امیدبخشی به آن انجام میشود، بدون شک بر تحقق سیاستهای جمعیتی نیز تاثیرگذار خواهد بود و نیاز به حمایت در شرایط شوکهای اقتصادی بهویژه در این برهه زمانی لازم است. زمانی که جامعه با شوکهای اقتصادی و بحرانهای سلامت همانند دوران فعلی همهگیری کرونا روبهروست، رفتارهای جمعیتی افراد و خانوادهها در زمینه ازدواج و فرزندآوری تحتتاثیر قرار میگیرد. تاکید بر هویت مادری با حفظ و تقویت الگوی ایرانی-اسلامی در راستای افزایش فرزندآوری حائزاهمیت است.
استادیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه علامهطباطبایی با تاکید بر اینکه برای موفق بودن در سیاستهای افزایش جمعیت، مادر شدن در جامعه باید به ارزش تبدیل شود، میگوید: به نظر من، یکی از مسائلی که بهلحاظ فرهنگی باید در بحث سیاستهای جمعیتی موردتوجه قرار گیرد، مساله موانع ازدواج مجدد زنان بیوه و مطلقه است. با تغییراتی که در زمینه طلاق در جامعه اتفاق افتاده است ضمن تاکید بر حفظ و استحکام بنیاد خانواده باید در این زمینه نیز چارهاندیشی و سیاستگذاری انجام شود.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: